من زندگي مي كنم

قبلها یه چیزای دیگه ای می نوشتم برای روز آخر سال.امیدهای فراوان و مهربانی و بی خیالی و سرخوشی بی نهایت.اما الان دور از کشور و خانواده و شهر و دوستان قضیه فرق می کنه:دو ماه گذشته که اینجا ننوشتم بر من من زندگي مي كنم...

خب این روزا به دلیل کرونا موندیم خونه و سعی می کنیم مطالعه کنیم

گه البته به نون پختن و غذاهای جدید درست کردن و فیلم دیدن هم در کنار مطالعه می گذره

:-)

ایشالا این دوران به زودی و سلامتی تموم بشن

آمین :-)

من زندگي مي كنم...

امسال اینجا در تقویم حارجی ها سال کبیسه است و به همین دلیل کمی تاریخ ها و مناسبت ها جابجا شدن.

امسال من دو تا روز تولد دارم: یکی دیروز با تقویم خودمون و یکی هم امروز با تقویم خودمون.

تولدم مبارک :-)

مرسی از تو که با هم کیک پختبم و جشن گرفتیم و عکس گرفتیم و خندیدیم

و من امروز از اینکه کسی از اعضای خانواده ام تحویل درست حسابی نگرفتنم بی نهایت ناراحت شدم

مرسی از تو که هستی

مرسی خداجونم

من زندگي مي كنم...

هفته قبل این موقع دومای هوا 11- بود و امروز چیزی حدود 11+ یعنی یه اختلاف 22 درجه ای.هفته قبل 5، 6 لایه لباس و دو تا جوراب پوشیده بودم و هی چای و قهوه بود که پشت سر هم می خوردم اما نیم ساعت بعد بازم سر من زندگي مي كنم...

پارسال، 22 فروردین شب، من پرواز داشتم اومدم این سر دنیا.به تاریخ خارجی میشه 11 آوریل یعنی فردا شب :-))آخه امسال برا اینا سال کبیسه بوده و باعث شده هر تاریخی دو روز داشته باشه.پارسال، اون شب که دور هم من زندگي مي كنم...

از ابتدای سال خودمون، تصمیم گرفتم شکرگزاری رو در زمره ی کارهام قرار بدم.همین تصمیم ساده، و شاید تکراری (از این جهت که از بچگی همیشه مادرم میگفته که شکرگزار باش و این همه غر نزن ولی فک نکنم خیلی انجامش من زندگي مي كنم...

این روزا که همش خونه ایم هم خوبه هم بد

برا من به دلیل شخصیتی ام خیلی سخته مدت زیاد خونه بمونم و جنب و جوشی که در ذاتم هست رو ول کنم باعث میشه روزام سخت بگذره و گاهی اصلا مفید هم نباشه.

اما اینکه خونه باشی و خیالت راحت باشه که اگه امروز کارت رو انجام ندی فردا وقت داری انجامش بدی از این لحاظ خوبه

اما الان فصل شکفتن طبیعته، بیدار شدن طبیعت زیبای این گوشه از دنیا

و این سخت تر می کنه کار رو که نمیشه به دلیل شرایط قرنطینه ای شهری، ازش لذت برد

من زندگي مي كنم...

امروز داشتم به سخنرانی خانم اپرا وینفری گوش می کردم.

از یه جمله اش خیلی خوشم اومد:

Failure is just like trying to move us in another direction.

نمی دونم چقدر درسته

اما خوشم اومد و برا خودم اینطور معنی اش کردم که:

وقتی کسی زمین می خوره باید از یه راه دیگه برا رسیدن به هدفش استفاده کنه

الان یهو یاد برادرم افتادم: ایشالا موفقیت و خوش شانسی و ثروت و سلامتی و عشق همراهش باشه در مسیر زندگی. آمین

من زندگي مي كنم...